واژه های معادل
|
ويژگي امتحان چندگزينهاي |
آزمونهاي |
تستي |
|
نام تجارتي نوعي دستگاه براي برقراري ارتباط داخلي در يك ساختمان |
آوابَر |
آيفون |
|
نام تجارتي نوعي دربازكن برقي كه در فارسي اسم عام شده است |
دربازكن |
افاف |
|
مبلغي كه براي اشتراك استفاده از آب و برق و مطبوعات و ... پرداخت ميشود |
حق اشتراك |
آبونمان |
|
دفتري كه مجموعههاي عكس يا تمبر يا سكه يا نوار يا ... در آن نگهداري ميشود |
جُنگ |
آلبوم |
|
كسي كه كاري را از روي علاقه انجام ميدهد و شغل اصلي او نيست |
غيرحرفهاي |
آماتور |
|
واحد مستقلي در يك ساختمان |
كاشانه |
آپارتمان |
|
محفظهاي شيشهاي كه در آن جانوران و گياهان آبزي را نگهداري ميكنند |
آبزيدان |
آكواريوم |
|
محل ضبط اسناد و تصاوير و نامهها و پروندهها و ... |
بايگاني |
آرشيو |
|
نشان ويژه دولت يا مؤسسه يا نهاد ... |
نشانه |
آرم |
|
اتاقكي براي بالا و پايين بردن انسان |
آسانبر |
آسانسور 1 |
|
اتاقكي براي بالا و پايين بردن بار |
بالابر |
آسانسور 2 |
|
بزرگراهي دوطرفه، بدون تقاطع و گذرگاه همسطح |
بزرگراه |
اتوبان |
|
صفت هر وسيلهاي كه بدون دخالت انسان و خودبهخود كار كند؛ عملي كه بدون فكر كردن انجام شود |
خودكار، خودبهخود |
اتوماتيك |
|
ايوان كوچك جلو آپارتمان |
ايوانك |
بالكن 1 |
|
طبقه بالاي بخشي از تالار سينما يا تئاتر |
ايوانگاه |
بالكن 2 |
|
بستن عضو صدمهديده با باند/نوار |
باندپيچي، نوارپيچي |
بانداژ |
|
نوعي نوار پارچهاي براي بستن عضو صدمهديده بدن |
باند، نوار 1 |
باند |
|
مجموعهاي از اعداد و خطوط با پهناهاي مختلف كه روي محصولي ثبت ميشود |
رمزينه |
باركد |
|
جدول يا مقياس تعيينشده براي نمرهگذاري پرسشهاي امتحاني |
شمارك |
بارم |
|
كمك غيرنقدي براي دريافت كالا كه دولت آن را بهصورت برگههاي چاپي در اختيار كاركنان دولت قرار ميدهد |
بهابرگ |
بن |
|
خياباني پهن كه در وسط آن درخت و گل و گياه وجود دارد |
چارباغ |
بلوار |
|
محلي كه در آن اوراق سهام و اوراق قرضه و ... خريد و فروش ميشود |
بهابازار |
بورس (بازار ≈ ) |
|
ورزشكاري كه با استفاده از مشت به مبارزه با ورزشكار ديگر ميپردازد |
مشتزن |
بوكسور |
|
متن چاپي، با تعداد صفحات معمولاً كم، كه اطلاعاتي درباره ويژگيهاي كالا يا نمايش يا نمايشگاه و نظاير آن بهدست ميدهد |
دفترك |
بروشور |
|
نوعي قفسه كه لوازم و ظروف غذاخوري و ... را در آن جاي دهند |
چينيجا |
بوفه |
|
1. اتاقكي كه از مصالح سبك ساخته شده باشد 2. اتاقهاي داخل كشتي و جايگاه مخصوص خلبان در هواپيما |
اتاقك |
كابين |
|
چند رشته سيم بههم تافته روكشدار يا بدون روكش براي انتقال جريان برق يا بلند كردن قطعات سنگين |
بافه |
كابل |
|
محفظهاي سربسته براي نگهداري گاز مايع |
استوانك 2 |
كپسول (گاز) |
|
محفظهاي كه در آن نوار مغناطيسي صوتي يا تصويري، در دو جهت حركت ميكند |
نوار 2 |
كاست 1 |
|
مراقبت و نظارت دولت در مطالب مكتوب و نمايشي |
سانسور، بررسي |
سانسور |
|
مبلغي كه ماهانه براي نگهداري و خدمات كاشانه از ساكنان آن گرفته ميشود |
هزينه سرانه خدمات |
شارژ |
|
نوعي بخاري كه معمولاً در داخل ديوار نصب ميشود |
هيمهسوز |
شومينه |
|
مجموعهاي از نشانههاي قراردادي براي بيان و انتقال نوعي از اطلاعات |
رمز 1 |
كد 1 |
|
مجموعهاي از نشانههاي قراردادي براي بيان و انتقال نوعي از اطلاعات |
شناسه |
كد 2 |
|
معمولاً به هيئت رسيدگي به موضوعي خاص گفته ميشود؛ اعضاي كميته موظفاند پس از بررسي موضوع، نتيجه را براي تصميمگيري به مرجع بالاتر گزارش دهند |
كارگروه |
كميته |
|
|
|
|
|
ميوهاي كه در شربت قند يا شكر پخته شود |
خوشاب |
كمپوت |
|
دستگاهي براي اندازهگيري مقدار مصرف آب و برق و گاز |
شمارگر |
كنتور |
|
مادهاي كه آب آن تحت فشار گرفته شود |
افشرده |
كنسانتره |
|
سخناني كه فردي در مقابل عدهاي درباره زبان موضوعي خاص ايراد ميكند |
سخنراني |
كنفرانس 1 |
|
جلساتي كه يك يا چند نفر در آن سخنراني ميكنند؛ د |
فراهمايي |
كنفرانس 2 |
|
آن دسته از جلسات رسمي كه در آن يك يا چند نفر سخنراني ميكنند و پس از بحث و مذاكره تصميماتي اتخاذ و گاه قطعنامهاي نيز صادر ميشود؛ تعداد شركتكنندگان در آن محدود است |
اجلاس 1 |
كنفرانس 3 |
|
معمولاً به نشستهايي اطلاق ميشود كه شركتكنندگان در آنها نمايندگان دولتها و سازمانها و ... يا متخصصان امور فرهنگي و ادبي و اجتماعي و سياسي و ... هستند |
همايش |
كنگره |
|
قطعه شيشه يا پلاستيك نازكي كه براي بهبود ديد روي قرنيه چشم قرار ميگيرد |
عدسك |
لنز |
|
نسخهاي كه كاملاً شبيه نسخه اصلي باشد |
رونوشت، روگرفت |
كپي |
|
حق انحصاري پديدآورنده اثر براي بهرهبرداري مادي و معنوي از اثر ادبي يا هنري يا صنعتي خود |
حق نشر |
كپيرايت |
|
قطعات كاغذي شمارهدار كه در مواقع خاص براي جيرهبندي اجناس به كار ميرود |
كالابرگ |
كوپن |
|
پوشش محافظ براي لباس و كتاب و ... |
پوشن |
كاور |
|
نوع بسيار مرغوب يا قابل تراش بلور |
بلوره |
كريستال |
|
محفظهاي استوانهاي در موتور كه پيستون درون آن حركت ميكند |
استوانك 1 |
سيلندر 1 |
|
مجموعه اشيا و اثاث و لوازمي كه براي آرايش محلي به كار ميرود |
آرايه 1 |
دكور |
|
هنر تزيين مكان يا اشيا |
آرايهگري، آرايش 2، -آرايي |
دكوراسيون |
|
شيوه انتقال پيام از طريق رايانه و پايانههاي الكترونيكي و پيام حاصل از آن؛ پست الكترونيكي |
پيامنگار |
ايميل |
|
دسته، گروه |
گروه مجهز |
اكيپ |
|
گروهي كه شخصيتهاي سياسي و دولتي را به منظور احترام و محافظت همراهي ميكنند |
همرُوان |
اسكورت |
|
مادهاي داراي عطر يا طعم معمولاً خوش كه از عصاره اندامهاي مختلف گياهان بهدست ميآيد |
عطرمايه |
اسانس |
|
جعبهاي كوچك حاوي بالشتك آغشته به جوهر |
جوهرگين |
استامپ |
|
برگه يا برچسبي كه قيمت اجناس را نشان ميدهد |
بهانما |
اتيكت |
|
برگهاي حاوي فهرست و قيمت اجناس فروختهشده كه فروشنده به خريدار ارائه ميكند |
برگ خريد، صورتحساب |
فاكتور |
|
نامتعارف، غيرمعمولي، غيرضروري |
تفنني |
فانتزي |
|
دستگاهي براي مخابره تصوير نامه و اسناد و ... |
دورنگار 1 |
فاكس 1 |
|
برگهاي كاغذي يا مقوايي كه روي آن مشخصات كتاب را مينويسند |
برگه 1 |
فيش 1 |
|
ابزاري براي تصفيه كردن |
پالايه |
فيلتر |
|
وسيلهاي براي توليد نور زياد و آني به هنگام عكس گرفتن |
درخش |
فلاش/فلش |
|
ظرف دوجدارهاي كه دماي محتويات درون خود را ثابت نگه ميدارد |
دمابان |
فلاسك |
|
نشانهاي براي مشخص كردن جهت كه در متن چاپي ارجاع را ميرساند |
پيكانه |
فلش |
|
برگهاي چاپي براي درج اطلاعات خواستهشده در آن |
برگه 2 |
فرم |
|
نوعي كوره يا اجاق دربسته براي پخت و پز |
تاون |
فر |
|
محفظهاي براي منجمد كردن مواد غذايي |
يخزن |
فريزر |
|
تعهد سازنده يا فروشنده كالا در قبال خريدار براي ارائه خدمات پس از فروش در طي مدت مشخص |
تضمين، ضمانت |
گارانتي |
|
اتاقي در مدخل خانه كه معمولاً به بخشهاي داخلي راه دارد |
سرسرا |
هال |
|
يك جفت گوشي كه با اتصال آن به دستگاه صوتي يا تصويري، صدا بهطور مستقيم و بدون پخش شدن در فضا دريافت ميشود |
دوگوشي |
هدفون |
|
وسيله پرندهاي با يك يا دو پره بزرگ چرخنده، كه ميتواند بهطور عمودي به هوا بلند شود و به حالت ايستاده در هوا بماند |
بالگرد |
هليكوپتر |
|
وسيلهاي كه براي تهويه هواي آشپزخانه در بالاي اجاق خوراكپزي تعبيه ميشود |
هوابر |
هود |
|
فهرست الفبايي نامها و موضوعها و عنوانها و غيره كه معمولاً در آخر كتاب ميآيد |
نمايه |
ايندكس |
|
دفتري كه خلاصه نامههاي رسيده و فرستادهشده در آن ثبت ميشود |
نامهنما |
انديكاتور (دفتر ≈) |
|
نام تجارتي حوضچهاي كه از اطراف آن آب با فشار به داخل پاشيده ميشود |
آبزن |
جكوزي |
|
مهرهاي فلزي يا پلاستيكي يا كاغذي كه در دادوستد داخلي يك محل (رستوران يا دانشگاه، ...) به كار ميرود و قابل تبديل به پول است |
بهامهر |
ژتون |
|
جسم شفاف محدب يا مقعري كه سبب شكست نور ميشود |
عدسي |
لنز |
|
صورت اسامي افراد يا اشيا يا ... |
فهرست 2، سياهه، صورت |
ليست |
|
چراغدان بلوري يا چيني يا چوبي يا فلزي چندشاخه |
نورافشان |
لوستر |
|
پرشكوه و تجملي؛ گرانقيمت؛ غيرضروري |
تجملي |
لوكس |
|
نمونه كوچك دستگاه و تأسيسات و ساختمان و ... براي بررسي و ارزيابي يا نمايش |
نمونك |
ماكت |
|
صفت كاري كه بهوسيله ماشين انجام ميشود |
ماشيني |
مكانيزه |
|
به تجمع گروهي از مردم گفته ميشود كه به بحث و تبادلنظر و تصميمگيري درباره مسائل خاصي كه ممكن است اجتماعي يا سياسي باشد، ميپردازند؛ |
تجمع |
ميتينگ |
|
وسيلهاي كه امواج صوتي را به جريانهاي الكتريكي تبديل ميكند و براي انتقال يا تقويت صدا به كار ميرود |
صدابر |
ميكروفون |
|
نوعي اجاق |
تندپز |
اجاق مايكروويو |
|
دستگاه تلفن قابل حمل بدون سيمي كه، با استفاده از امواج راديويي، ارتباط تلفني بين دو نقطه را برقرار ميسازد |
تلفن همراه |
(تلفن) موبايل |
|
نوعي كفپوش درشتباف با پرز بلند يا كوتاه |
فرشينه |
موكت |
|
محل نگهداري و نمايش آثار باستاني و هنري و مجموعهها و اشياء نفيس |
موزه، گنجينه |
موزه |
|
آشپزخانه بدون در كه فاقد تمام يا قسمتي از ديوار(هاي) رو به اتاق پذيرايي يا ناهارخوري است |
آشپزخانه باز |
آشپزخانه اپن |
|
بخشي از يك نوشته كه معمولاً از موضوع معيني گفتگو ميكند و با شروع سطر جداگانه از بخشهاي ديگر جدا ميشود |
بند |
پاراگراف |
|
صورت كوتاهشده امضا؛ امضاي پيشنويس قرارداد يا نامه |
پيشامضا |
پاراف |
|
وسيلهاي كه در كنار خيابان براي اندازهگيري مدتزمان توقف خودرو نصب ميشود |
توقفسنج |
پاركومتر |
|
محفظهاي توري براي نگهداري بچههاي كوچك |
مانك |
پارك (بچه) |
|
توقفگاه بزرگ و پايانهاي كه افراد ميتوانند خودرو خود را در آنجا متوقف كنند و با وسيله نقليه عمومي به نقاط مختلف شهر بروند و مجدداً به همان محل برگردند |
پياده - سوار |
پارك - سوار |
|
محل توقف وسيله نقليه |
توقفگاه |
پاركينگ |
|
مجلس قانونگذاري |
مجلس |
پارلمان |
|
مجموع كاركنان يك مؤسسه يا كاركنان بخش خاصي از آن |
كاركنان |
پرسنل |
|
مرحله و دوره مشخص در يك فرايند |
گام |
فاز |
|
قطعه سرب يا موم آبشدهاي كه براي جلوگيري از دستكاري و سوءاستفاده به سر پاكت يا در مغازه يا خانه يا ... مهر ميشود |
مهروموم |
پلمپ |
|
دستگاهي براي تكثير اوراق |
دستگاه تكثير |
(دستگاه) پليكپي |
|
بيرون كشيدن سيالات از جايي و داخل كردن آن به جاي ديگر به كمك تلمبه يا پمپ |
پمپزني، تلمبهزني |
پمپاژ |
|
مصاحبهاي كه معمولاً با حضور يكي از مسئولان و گروهي خبرنگار مطبوعاتي و گاه خبرنگاران راديو و تلويزيون انجام ميشود و در آن شخص مسئول به پرسشهاي خبرنگاران پاسخ ميدهد |
مصاحبه مطبوعاتي |
كنفرانس مطبوعاتي |
|
دستگاهي براي تاباندن روشنايي قوي |
نورافكن |
پروژكتور 1 |
|
دستگاه نمايش فيلم يا اسلايد |
فراتاب |
پروژكتور 2 |
|
دستكاري عكس بعد از ظهور براي بهتر كردن كيفيت آن |
پرداخت |
رتوش |
|
معمولاً به سلسله سخنرانيهايي كه افراد درباره موضوع معيني ايراد ميكنند ؛ اين واژه گاه به محل برگزاري اين سخنرانيها نيز اطلاق ميشود؛ |
همانديشي |
سمينار |
|
آنچه مجموعهاي را بسازد يا متعلق به مجموعهاي باشد |
زنجيره |
سريال |
|
شماري از هر چيزي كه يكي پس از ديگري پشت سر هم قرار گيرند |
رشته، سلسله، مجموعه |
سري |
|
نوبتهاي زماني معين براي كار در طول شبانهروز |
نوبت 1 |
شيفت |
|
در زبان فارسي فقط براي يخچال و يخزنهايي به كار ميرود كه از پهلو به هم چسبيده باشند |
(يخچال - يخزن) همبَر |
(يخچال - فريزر) سايدبايسايد |
|
محفظهاي كه با كشيدن اهرم، آب آن با فشار تخليه ميشود |
آبشويه 1 |
سيفون |
|
وسيلهاي براي افشاندن مايع بهصورت ذرات ريز |
افشانه |
اسپري |
|
كمك مالي دولت براي پايين آوردن قيمت مايحتاج ضروري مردم |
يارانه |
سوبسيد |
|
آنچه درباره آن بحث و آزمايش كنند |
موضوع |
سوژه |
|
آنچه نشانه يا مظهر چيز ديگري باشد |
نماد، رمز 2 |
سمبول |
|
روش يا مهارتي كه در يك كار فني يا عملي بهكار ميرود |
فن |
تكنيك |
|
تجهيزات و روشهاي علمي كه در حيطه خاصي به كار برده ميشود |
فناوري |
تكنولوژي |
|
سيستمي كه اطلاعات مورد نياز روزانه به صورت نوشته، روي صفحه تلويزيون ظاهر ميكند |
پيامنما |
تلهتكست |
|
مكاني كه مبدأ حركت و مقصد وسايل نقليه عمومي است |
پايانه |
ترمينال |
|
ايوان وسيع |
بهارخواب، مهتابي |
تراس |
|
عمل سنجيدن يا ارزيابي كردن؛ امتحان كردن |
آزمودن |
تست (كردن) |
|
مجموعه پرسشهاي چندگزينهاي |
آزمون |
تست 1 |
|
پرسش چندگزينهاي |
آزمونه |
تست 2 |
|
اجراي زنده نمايشنامه |
نمايش |
تئاتر 1 |
|
ساختمان يا تالاري كه در آن نمايشنامه اجرا ميشود |
نمايشسرا |
تئاتر 2 |
|
مجموعه نظاممند انديشهها و طرحهايي كه براي بيان مفهومي علمي يا فلسفي يا اجتماعي يا ... ارائه ميشود |
نظريه |
تئوري |
|
تعداد نسخههاي يك متن چاپي در هر نوبت چاپ |
شمار |
تيراژ |
|
جامه همسان و همرنگ كه معمولاً متعلق به گروه شغلي يا آموزشي خاص است |
همسانه |
اونيفورم |
|
نام تجارتي دستگاهي كوچك و قابل حمل كه از يك پخش صوت و يك دو گوشي سبك تشكيل شده است |
پخش همراه |
واكمن |
|
صندلي چرخداري كه از آن براي كمك به حركت و جابهجايي بيماران و معلولان استفاده ميشود |
چرخك |
ويلچر |
سلام دوستان عزیز،دانش آموزان گرامی و اولیای محترم :