شعر روباه وزاغ این دورو زمانو
شعر روباه و زاغ این دوره و زمانه:
زاغکی قالب پنیری دید
از همان پاستوریزه های سفید!
پس به دندان گرفت و پر، وا کرد
روی شاخ چنار مأوا کرد
اتفاقا از آن محل روباه
می گذشت و شد از پنیر آگاه
گفت: اینجا شده فشن تی وی!
چه ویوئی! چه پرسپکتیوی!
محشری در تناسب اندام
کشته ی تیپ توست خاص و عوام!
دارم ام پی تیریه(mp3) آوازت
شاهکار شبیه اعجازت
ولی اینها کفاف ما ندهد
ای به آواز شهره در دنیا
یک دهن میهمان بکن ما را
که سری از سخنوران این دوران زاغ، بی وقفه قورت داد پنیر!
آن همه حیله کرد بی تأثیر
گفت کوتاه کن سخن لطفا!
پاس کردم کلاس سوم من!
+ نوشته شده در شانزدهم آذر ۱۳۹۱ ساعت 0:59 توسط حيدر رحمتي
|
سلام دوستان عزیز،دانش آموزان گرامی و اولیای محترم :